از کجا شروع کنم نمی دونم.
راستیش فکرشو بکنین آدم یه نفری رو که اصلا دوست نداره یا بعبارتی چندشش می شه اونو
بر در میخانه رفتن کار یگرنگان بود
خود فروشان را بکوی میفروشان راه نیست
هر چه هست از قامت ناسازی اندام ماست
ورنه تشریف تو بربالای کس کوتاه نیست
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه است وگاه نیست
دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
حج بخدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر وریش نیست
هرکه علی گفت که درویش نیست
صبح به صبح در پی مکر و فریب
شب همه شب گریه و امن یجیب
بازم تو این بلبشور بازار پیام نور که کلم داره سوت می کشه ازش مدرک ICDL
منو که از بنیاد ICDL ایران که متصدی ICDL تو ایرانه(تحت نظر آموزش پرورش) رو
گرفتم قبول نکرد .مدرکی که ارزش بین المللی داره این پیام نور در پیتی قبولش
نداره.البته اینو بگم ها مدرکم تو پروندم درج شده ولی حالا می گن نوچ ما اونو
قبولش ندارم.حالا بیا و درستش کن دوباره برو مدرک ICDL جدید بگیر!!!!!!
بابا به خدا هیچ کس مارو قبول نداره .
آرزوم این بود که تو ایران زاده نشده بودم آخه چه گناهی کردیم که تو این ایران به
دنیا اومدیم.
چه دشوار شده است دم زدن !
در اینجا که هر درختی مرا قامت تفنگی است
و ...
صدای هر گامی غم !
غم !...
"دکتر علی شریعتی"
شیفت بودیم
سری اول حمید رفته بود بخوابه اون روز خیلی خسته بود صبحی رفته بود سر خونه وخیلی هم کار کرده بود.
منو ممد یهویی به سرمون زد که
ادامه مطلب ...