حرف هایی که نمی شه گفت
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. ((دکتر علی شریعتی))حرف هایی که نمی شه گفت
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. ((دکتر علی شریعتی))رفیق
یکی از دوستان نیز رفت.
بدون اطلاع ...
بدون خبر....
شاید مقتضی این دوره این بود...
ولی همیشگی خواهی بود...
خوب و خوش باشی و زندگی جدیدت قشنگتر...
آرزوی خوشی برای هر دوی شما دارم...
حالا...
ولی گه گداری سر بزن.
سلامی دوباره
سلامی به گرمی شبهای قدر. و سلامتی دوستان عزیزم.
این چند هفته آخر اصلا دستم به نوشتن نمیومد .بلاگ اسکای رو باز می کردم و لی نمی دونستم چی بنویسم .
به دوستان گرامی سرکی کشیده ولی باز دستام یارای نوشتم را نداشت .نمی دونم شاید گرمای تابستان با روزه ۱۴-۱۵ ساعته حالی برام نذاشته بود یا اینکه عمل آیهان کوچولو سرم رو مشغول.
شاید هم مشغله زیاد کاری.
آها فکر کنم امتحان پایان ترم تابستان .
یا از همه مهمتر سکوت وکور بودن وبلاگ یاران...که اکثریت به اتفاقشون با یک درد مشترک حاضر به وداع با بلاگ اسکای عزیز شدن.
بلاخره هزار تا کار جورواجور...
ولی من هستم تا آخرش...آخر آخرش تااااااااااااااااااااااااااا دم آخر.
شایدم یه جورایی محتوای وبلاگم رو تغییر بدم شایدم به همین منوال.
شبای قدر و هم به ستایش و آقا امین واگه مجتبی باشه تبریک و آرزوی قیولی طاعاتشونو دارم.
این سه نفر تنها کسانی هستن که فکر می کنم ماندن.
همیشه پاینده باشن. 