حرف هایی که نمی شه گفت

چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. ((دکتر علی شریعتی))

حرف هایی که نمی شه گفت

چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. ((دکتر علی شریعتی))

یه سفر نوروزی

بعد حدود 5 سال که موقع ایام نوروز شیفت بودیم توفیق اجباری شد که با افزایش قیمت محصولات ودر پی اون عدم خرید محصول به مرخصی اجباری بریم.

29 اسفند و 1 فروردین شبکار بودم.شبش تصمیم برین شد که بریم سقز(کردستان)

2 روز تو خونه فامیلا اونجا لنگر انداختیم و خرید و ....و وسایل قاچا....

بعد من و فاطمه و آیهان از بقیه جدا شدیم رفتیم سنندج . کرمانشاه وبعدش همدان . از همدان به غار علی صدر و ازاونجا به زنجان و.... تبریز برگشتیم.

1-از هواشناسی گلایه مندم که همش برف باران بود.!!!

2-غار علی صدر از همه بیشتر بهم چسبید.

3-آیهان بیچاره خسته شده بود و بیچارمون هم کرد واسه اون دیگه ادامه ندادیم.

4-خدا بد نده بنزین لیتری 1000 تومان گرفتم ولی عجب چسبید .دادشتم تو بزرگراه زنجان -تبریز بنزین تموم می کردم(خیس ...)

5-تو این گیر ودار بی بنزینی بیا و ماشین استارت نزنه اونم تو شب تو بزرگراه و یه بچه کوچیک و خانم هم پیشت باشه.(راستی خوب بود مکانیک یادم داده بود چه جوری از موتور روشنش کنم)

جاتون خالی به هر حال قشنگ بود مسافرت...

نظرات 1 + ارسال نظر
آدم و حوا چهارشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:38 ق.ظ http://naffas.blogsky.com/

ایهان اذیتتون کرد این همه گشتین، اگر خسته نمی شد ؛احتمالا 7.8.10تا شهر دیگه هم می رفتین :)
امیدوارم سال خیلی خوبی در کنار خانوادتون داشته باشین.

البته قصد ما هم گشتن بیشتر بود ولی...
تبریک سال نو برای شما همچنین.

ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد